تربیت در اسلام، مغز و طراحی بازی
زمان مطالعه: 3دقیقه
ارتباط مراحل تربیتی اسلام با روند شکلگیری استراتژیهای رفتاری در مغز و نکات کاربردی آن در طراحی بازیهای کامپیوتری
مراحل تربیتی انسان از دیدگاه اسلام دارای سه دوره هفت ساله است. طبق روایات فرزند هفت سال به بازی میپردازد، هفت سال علم ِکتابت میآموزد و هفت سال علم حلال و حرام یاد میگیرد[i]. همچنین فرمودند: فرزند هفت سال تربیت میشود، هفت سال آداب میآموزد، هفت سال به کار و فعالیت و خدمت گرفته میشود، منتهای رشد جسمی او بیست و سه سال و عقل او در سی و پنج سال است و آن چه بعد از آن است به وسیله تجارب است. همچنین فرمودند: انسان موجودی است که به باید و نباید زنده است و اگر باید و نباید از زندگی او حذف شود خواهد مرد. طبق روایات گفته شده اگر این مراحل تربیتی بدرستی انجام نشود انسان به راه خیر رهنمود نمیگردد. بنابراین رعایت اصول و ملزومات هر دوره برای دستیابی به سعادت مهم است.
از دیدگاه رشد مغزی و شناختی انسان تا سن بیست سالگی به تکامل عملکردهای عالی مغز میرسد و البته بعضی عملکردهای ارتباطات اجتماعی تا سن ۵۰ سالگی به رشد خود ادامه میدهد[۱]. از زمانی که کودک بدنیا میآید و بزرگ میشود مغز او پیچیده تر شده و افزایش توانمندیهای ذهنی او باعث بروز رفتارهای پیچیدهتر میشود. در ابتدا بیشتر رفتار کودک از نوع رفلکسی است. مانند چرخش سر و خم و راست شدن دستها، مکیدن سینه مادر و غیره. سپس با تحریکات محیطی رفتارهای شرطی و پاولی رشد میکند. با رشد شناختی رفتارها یا هدفمند میشوند یا عادتی. اگر انسان بدون توجه به عاقبت رفتار و تنها بر اساس یادگیریهای شرطی قبلی رفتار کند و تغییرات محیطی باعث تغییر رفتار او برای رسیدن به هدف بهتر نشود ، میتوان گفت او بیشتر از استراتژیهای عادتی استفاده کرده است و نتیجه خیلی تاثیری بر رفتار او ندارد. اما اگر هدفمند عمل کند و برای رسیدن به هدف تغییرات محیط را هم در نظر بگیرد تا از هدف دور نشود این فرد هدفمند رفتار کرده است. در سیستم پاولی که همان همان یادگیری شرطی است، فرد به یک محرکی که قبلا پاسخ نمیداد، بعد از شرطی شدن پاسخ میدهد. بعنوان مثال کودکی که از موش نمیترسد وقتی چند بار همزمان با دیدن موش، صدای شدید مانند جیغ یا هر گونه تحریک حسی شدید دریافت کند و بترسد دیگر با دیدن موش نیز میترسد. این شرطی شدن فقط در مورد حس منفی نیست بلکه در حس مثبت نسبت به محرکهای دیگر نیز وجود دارد [۲]. با رشد کودک همچنان استفاده از سه استراتژی رفتاری وجود دارد. اکثر تصمیمات ما بر اساس رفتارهای های شرطی شده است که با رشد شناختی انسان رفتارهای شرطی نیز پیچیده میشود و گاها فکر میکنیم که هدفمند رفتار کردهایم اما اگر خوب کنکاش کنیم میبینیم که دلیل تصمیم ما رفتار شرطی آموخته شده بوده است. شبکههای مغزی مختلف در انتخاب استراتژیهای مختلف رفتاری شناسایی شدهاند که مناطقی از مغز مرکز اصلی هر کدام از رفتارهای ما است. به عنوان مثال آمیگدال مرکز رفتارهای شرطی و هیجانی ما است و محور استراتوفرونتال در رفتارهای هدفمند بسیار مهم هستند.
بازیهای کامپیوتری قادر هستند بر رشد و قوت یافتن یکسری مهارتهای شناختی و ارجح شدن یکسری استراتژیها به بقیه نقش داشته باشند[۳]. اما انتخاب نوع بازی با توجه به سفارش اسلام در هر دوره تربیتی میبایست طوری طراحی شود که فرد را در راه درست تربیتی حفظ کند. بعنوان مثال اگر در دوره اول طراحی میشود میبایست به نکته سرگرمی و نشاط کودک توجه شود. در دوره دوم (هفت سال دوم) به نکته افزایش یادگیری او دقت شود و در دوره سوم به روابط اجتماعی و آموختن نظام جامعه اسلامی تاکید شود.
منبع: مجله تخصصی بازیبان
نویسنده: بشری هاتف، استادیار مرکز تحقیقات علوم اعصاب دانشگاه علوم پزشکی بقیه الله (عج)
دیدگاهتان را بنویسید