33 مشکل مرتبط با رسانهها
اکثر جوامع از رسانه های جمعی و بسترهای اجتماعی برای برقراری ارتباط و اطلاع رسانی استفاده می کنند.
علیرغم تمام مزایایی جریان آزاد اطلاعات، برخی مضرات ناشی از خود سیستم و عوامل منفی بیرونی نیز وجود دارد. اعتراف به این کاستی ها اولین قدم برای رفع آنهاست. در ادامه، 33 مشکل در اکوسیستم رسانه ای را شناسایی می کنیم.
1.تابلوسازی
تمرکز بیشتر بر سرگرمی و زندگی سلبریتی ها و پوشش سطحی تر رویدادهای جاری. پوشش بیش از اندازه زندگی شخصی شخصیتهای مشهور، بودجه و تمرکز را از گزارشهای معنادارتر و عمیق تر دور میکند.
2.حبابهای فیلتر
فیدهای محتوای بسیار شخصی سازی شده منجر به عدم مواجهه با دیدگاه هایی می شود که خارج از جهان بینی موجود کاربر است.
جمع آوری و کسب درآمد از داده های شخصی.
حبابهای فیلتر میتوانند باعث ایجاد دیدگاه ما در مقابل آنها از جهان شوند. هرچه کمتر با دیگران آشنا باشیم، تمایل کمتری به همدلی با آنها داریم.
3.تلهکلیک
یک روش کادربندی که از زبان اغراقآمیز و اطلاعات حذف شده استفاده میکند تا خوانندگان را ترغیب به کلیک یا تماشا کند.
آپورثی تأمین کننده اصلی تیترهای «باور نمیکنی بعد چه اتفاقی افتاد» بود.
4.سرمایه داری نظارتی
جمع آوری و کسب درآمد از داده های شخصی
انگشت نگاری مرورگر نمونه ای از این فعالیت است. وقتی از سایت های خبری خاصی بازدید می کنید، نهادی ثالث تنظیمات دستگاه و مرورگر شما را اسکن می کنند تا شما را به صورت آنلاین ردیابی کنند. اکثر کاربران از این اتفاق بی اطلاع هستند.
5.ژورنالیسم
یعنی وقتی رسانه ها به جای گزارش اصلی، بیانیه های مطبوعاتی و سایر اشکال محتوای از پیش بسته بندی شده را منتشر می کنند. این به رسانه ها کمک می کند تا نیازهای محتوایی خود را برآورده کنند، اما اعتماد را تضعیف می کند زیرا این پیام ها اغلب برای روابط عمومی یا اهداف تبلیغاتی متناسب سازی می شوند.
6.رادیکال سازی الگوریتمی
این فرضیه که موتورهای جست و جو میتوانند کاربران را به سمت محتوای افراطی در پلتفرمهای اجتماعی هدایت کنند. در پلتفرم هایی مانند TikTok که دارای حلقه های بازخورد سریع برای آموزش الگوریتم هستند، این اتفاق می تواند در عرض چند ساعت رخ دهد.
7.اسلاکتیویسم(چریک زیر پتو)
حمایت عمومی از اهداف سیاسی یا اجتماعی از طریق رسانههای اجتماعی یا درخواستهای آنلاین. حرکات نمادین مانند عکس پروفایل می تواند نمونه اسلاکتیویسم باشد، اما در نهایت بر تغییر در دنیای واقعی تأثیر نمی گذارد
8.اشتراک پولی
مکانیزمی که از دسترسی کاربران به محتوای خاص بدون اشتراک پولی جلوگیری می کند. در حالی که سایتهای رسانهای میخواهند درآمد کسب کنند، نتیجه این چشمانداز رسانهای دو لایه می شود خبر با کیفیت برای مشترکان و محتوای کم عمق و هیجانانگیز برای سایرین
9.برهوتهای خبری
جوامعی که دیگر رسانه های خبری محلی اختصاصی به آنها خدمات نمی دهند. به جای دریافت پوشش محلی اخبار مهم شهر خود، آنها در مورد آنچه مثلا امروز مردم فلوریدا انجام می دهند می شنوند.
10.ادغام رسانهها ( همگرایی رسانهها )
رسانههای مستقل سابق که توسط شرکتهای رسانهای بزرگتر خریداری میشوند توهم انتخاب را ایجاد میکنند.
شرکتهای مادر میتوانند علائق فکری را در سراسر شبکه رسانههای خود توزیع کنند و مجرای قدرتمندی برای تبلیغات و پیامهای حزبی ایجاد کنند.
11.رباتهای اجتماعی
حسابهای خودگردان یا تحت مدیریت انسان در پلتفرمهای رسانههای اجتماعی که بحثها را دستکاری میکنند و پیامهای خاص را تقویت میکنند. در حالی که حسابهای @Name69420 ممکن است بدیهی یا بیضرر به نظر برسند، اما لحن گفتمان آنلاین را تغییر میدهند و به طور مصنوعی انتشار پیامها را تقویت میکنند.
12.انفجار تبلیغات
زمانی که قابلیت استفاده از یک وب سایت جدید تحت تأثیر پنجره های بازشو، ویدیوهای پخش خودکار و تبلیغات بنری مزاحم قرار می گیرد. تبلیغات نمایشی به خودی خود به راحتی نادیده گرفته می شوند (و مسدود می شوند)، اما وقتی تعداد زیادی از انواع تبلیغات در یک سایت مستقر می شوند، تجربه حاصل می تواند گمراه کننده باشد.
13.اختروفینگ(دستکاری رسانهای)
انتشار محتوایی که توهم علاقه مردمی به یک سیاست یا فرد را ایجاد می کند.
یکی از نمونههای اختروفینگ، نظرات «شهروندان نگران» قبل از ارائه بودجه یک اداره پلیس برای رأیگیری است.
14.پلتفرم زدایی
زمانی که افراد و جوامع از پلتفرم های اجتماعی و انتشاراتی منع می شوند. منتقدان پلتفرمزدایی استدلال میکنند که قوانین بهطور متناقض اجرا میشوند و ممنوعیتها گفتمان را به سایهها سوق میدهد، جایی که جوامع به طور فزایندهای رادیکال میشوند.
15.حذف زمینه
همانطور که داستان ها در کانال های رسانه های اجتماعی به اشتراک گذاشته می شوند، قانع کننده ترین و بصری ترین قاب بندی برنده می شود. این «انتخاب طبیعی» دیجیتال لایههایی از زمینه را از بین میبرد و نحوه درک داستانها را منحرف میکند. مثال: یک کلیپ قدیمی از یک حمله موشکی بدون زمینه در دوره تهاجم روسیه به اوکراین به اشتراک گذاشته شده است. بدون زمینه، بسیاری تصور می کنند که این حمله مال الان است.
16.منطقه پرواز ممنوع
نوعی سوگیری ضمنی که مقولات یا موضوعات را به دلیل روابط با تبلیغکننده از پوشش مهم حذف میکند. مثال: خبرنگاران تحقیقی از صنعت خودرو دوری میکنند زیرا شرکتهای خودروسازی در نشریات خود زیاد تبلیغات میکنند.
17.سرگرمی رسانهای
اخباری که برای جذب بینندگان با اولویت دادن به ارزش سرگرمی بر گزارش واقعی بهینه شده است. این سبک گزارش تا حدودی ناشی از رقابت در فضای رسانه ای است. فقط ارائه اخبار کافی نیست. باید قانعکنندهتر از گزینههای دیگر باشد.
18.ژورنالیسم مسابقه سوارکاری
نوعی پوشش سیاسی که بر نظرسنجی و احتمال پیروزی بر موضوعاتی که به نفع عموم است تأکید دارد. وقتی تجزیه و تحلیل بر جزئیات جزئی خود مسابقه تمرکز می کند، مانند کاندید A که امروز 0.045٪ شانس بیشتری برای برنده شدن در پاونی کانتی دارد.
19.اخبار جعلی / اطلاعات نادرست
انتشار عمدی اطلاعات خلاف واقع یا انتشار اخبار جعلی.
رسانه ها گاهی اوقات شکل و قیافه رسانه های خبری معتبر را بدون اعمال همان استانداردهای کیفیت به خود می گیرند.
20.نیکی در برابر بدی
شکلی از سادهسازی بیش از حد که افراد را در چارچوبهای تبهکار-قربانی-قهرمان قرار میدهد، یا درگیریهای پیچیده را بهعنوان خیر در مقابل شر قاب میکند. این سبک گزارش، تفاوتهای ظریف را از بین میبرد و افراد را در چرخه اخبار، غیرانسانی میکند.
21.آبشار شایعات
زمانی که یک پست رسانه اجتماعی شروع به پخش شدن در زنجیره های ناگسستنی در یک پلت فرم می کند. این الگوی توزیع، انتشار ویروسی اطلاعات بررسی نشده را امکان پذیر می کند. در پلتفرم هایی مانند توییتر، یک پست جعلی می تواند ویروسی شود و به میلیون ها نفر برسد. اینگونه است که شایعات مرگ افراد مشهور تبدیل به موضوعات ترند روز می شوند.
22.پوشش ضربه و اجرا
زمانی که خبرگزاری ها یک خبر فوری منتشر می کنند و متعاقباً در پیگیری حقایق بیشتر، تحلیل های ظریف یا زمینه های گسترده تر ناکام می مانند. مثال: حکم دادگاه افراد مشهور اعلام میشود و داستان روز قبل درباره زلزله ویرانگر در یمن به سرعت فراموش میشود – حتی با وجود اینکه وضعیت هنوز در حال آشکار شدن است.
23.داگپیلینگ(آزار و اذیت آنلاین)
حجم بالای پیام ها و/یا آزار و اذیت هدفمند برای تخلف یا نظری که گروه با آن موافق نیست. مثال: مردی نسبت به وجود آناناس در پیتزا ابراز تنفر می کند و با 10000 پیام خشمگین در اینستاگرام مواجهه می شود.
24.تاثیر حقیقت ضمنی
پیوست کردن اخطارها به قطعات خاصی از محتوا، دقت در درک محتوا را بدون هشدار افزایش میدهد. تحقیقات نشان داده است که برچسبهای هشدار دهنده به افراد کمک میکنند تا محتوای نادرست را شناسایی کنند، اما همچنین باعث میشوند تا داستانهای دروغین بدون برچسب را باور کنند.
25.پنجره اورتون(پنجره گفتمان)
موضوعات خارج از پنجره باریک گفتمان جریان اصلی قابل قبول معمولا مورد بحث قرار نمی گیرند. آنچه به طور کلی قابل قبول است و آنچه در جامعه تابو است دائما در حال تغییر است.
26.تعصب صریح
زمانی که نگرش ها و باورهای ناشران آشکارا دیکته می کند که چه داستان هایی پوشش داده می شوند و آن داستان ها چگونه چارچوب بندی می شوند.برخی از رسانه های خبری به طور قابل اعتماد تنها دیدگاه های یک طرف طیف سیاسی را منتشر می کنند.
27.فرهنگ استدلال
هنگام مواجهه با مردمی که جهان بینی مخالفی دارند، رویکرد خصمانه را پیشفرض میکنید. دو نمونه از این در دنیای واقعی جنگهای توییتر و برنامههایی هستند که در آن کارشناسان فراحزبی بحث میکنند.
28.مارپیچ تقویت انحراف
پدیدهای که با افزایش گزارشهای رفتار خشونتآمیز یا ضد اجتماعی تعریف میشود که به یک وحشت اخلاقی تبدیل میشود.
«بازی ناک اوت» و «چالش تاید پاد» نمونههای اولیهای هستند که علیرغم وقوع چند حادثه، عناوین خبرها را به خود اختصاص دادند.
29.احساس گرایی
استفاده عمدی از قاب بندی تحریک آمیز و اغراق برای جلب توجه بیشتر به داستان ها. “افشای تکان دهنده از گزارش حقوق و دستمزد غیرکشاورزی این ماه. آنچه اداره آمار کار نمی خواهد شما بدانید!”
30.گلچین کردن
استفاده از شواهد پشتیبان ناقص یا خارج از زمینه (مانند داده ها، حکایت ها، مطالعات)، در حالی که شواهد مخالف را حذف می کند. گلچین کردن مشکل ساز است، زیرا حقایق اغلب درست هستند، بنابراین آنها در ارزش اسمی منطقی هستند. مشکل کمبود زمینه است.
31.مغالطه روایی
تمایل به گرفتن توالی از حقایق و القای آنها با توضیحات علت و معلولی. تئوریهای توطئه شکلی افراطی از «اشتباه روایی» هستند. هر رویداد مضر یا غم انگیز به یک روایت کلی برمی گردد.
32.تعادل کاذب / هر دو طرف گرایی(سوگیری رسانهای)
ارائه دو طرف یک موضوع به گونه ای که گویی وزن آنها به یک اندازه است، در صورتی که مدرک متناظری برای حمایت از هر دو طرف به طور یکسان وجود ندارد. رسانه ها ممکن است به خاطر استدلال و اجتناب از ادعاهای جانبداری، ایده های بی اساس را بالا ببرند.
33.تنظیم دستور کار
نوعی سوگیری ساختاری به این معنی که رسانه های جمعی و اینفلوئنسرها با اهمیت دادن به موضوعات انتخاب شده، گفتمان عمومی را هدایت می کنند. اگر گروهی که دستور کار را تنظیم می کند فاقد تنوع باشد یا تضاد منافع داشته باشد، آنگاه پوشش اولویت های جامعه را منعکس نخواهد کرد.
ترجمه: دکترکرمی
دیدگاهتان را بنویسید