مقدمهای بر سوادرسانهای
مفهوم سواد به معنای سنتی عبارت است از خواندن، نوشتن و درک و ارتباط با رسانه های چاپی از طریق الفبا یا زبان ایما و اشاره و رمز. اما امروزه، اصطلاح سواد شامل مهارتها و توانایی های مربوط به پیدا کردن، انتخاب، تجزیه و تحلیل، ارزیابی و ذخیرهسازی اطلاعات است. از منظر تاریخی، هر مرحله از توسعه ارتباطات – از نظر کدها، تکنیک ها و رسانه ها – با شکل خاصی از توانایی های ارتباطی و فرهنگی و در نتیجه مدل سوادآموزی متفاوت مطابقت دارد. دوره های مختلف ارتباطی همیشه سرآغاز جنگ قدرت جدیدی بر سر دسترسی به ابزار ایجاد و انتشار اطلاعات بوده اند. مدلی که مربوط به محیط جدید ارتباطی است به عنوان سواد رسانه ای شناخته می شود.
مفاهیم کلیدی سواد رسانهای
همه رسانه ها برساخته هستند. این بدون شک مهمترین مفهوم سواد رسانه ای است. رسانه ها به سادگی واقعیت بیرونی را منعکس نمی کنند. در عوض، آنها ساختارهایی را ارائه می دهند که با دقت ساخته شده اند که منعکس کننده بسیاری از تصمیمات هستند و نتیجه عوامل تعیین کننده زیادی هستند. سواد رسانه ای در جهت ساختارشکنی از این ساختارها (یعنی جدا کردن آنها برای نشان دادن نحوه ساخت آنها) کار می کند.
رسانه ها واقعیت را می سازند. رسانه ها منبع اکثر مشاهدات و تجربیاتی هستند که ما از دریچه آنها درک شخصی خود را از جهان و نحوه کارکرد آن بدست می آوریم. بیشتر دیدگاه های ما از واقعیت مبتنی بر پیامهای رسانهای است که از پیش ساخته شدهاند و دارای نگرشها، تفسیرها و نتیجهگیریهایی هستند که قبلاً در رسانه ها ساخته شده است. بنابراین رسانهها تا حد زیادی به ما حس واقعیت را میدهند.
مخاطبان درباره معنا در رسانه گفت و گو می کنند. اگر رسانه ها مطالبی را در اختیار ما قرار دهند که بر اساس آن تصور خود را از واقعیت می سازیم، هر یک از ما با توجه به عوامل فردی معنایی پیدا می کنیم یا گفت و گو می کنیم: نیازها و اضطراب های شخصی، لذت ها یا مشکلات روزانه، نگرش های نژادی و جنسی،. سابقه خانوادگی و فرهنگی، دیدگاه اخلاقی و غیره.
پیام های رسانه ای پیامدهای تجاری دارند. هدف سواد رسانه ای رشد آگاهی در مورد این است که چگونه رسانه ها تحت تأثیر ملاحظات تجاری قرار می گیرند و چگونه این علایق بر محتوا، تکنیک و توزیع محتوا تأثیر می گذارند. بیشتر تولیدات رسانه ای تجارت هستند و بنابراین باید سود داشته باشد. سؤالات مربوط به مالکیت و کنترل در مرکز این بحث قرار دارند.
پیام های رسانه ای حاوی پیام های ایدئولوژیک و ارزشی هستند. همه محصولات رسانه ای به نوعی تبلیغاتی هستند که ارزش ها و شیوه های زندگی را تبلیغ می کنند. رسانه های جریان اصلی، به طور صریح یا ضمنی، پیام های ایدئولوژیک را در مورد موضوعاتی مانند ماهیت زندگی خوب و فضیلت مصرف گرایی، نقش زنان، پذیرش اقتدار و میهن پرستی بی چون و چرا منتقل می کنند.
پیام های رسانه ای پیامدهای اجتماعی و سیاسی دارند. رسانه ها در سیاست و در شکل گیری تغییرات اجتماعی تأثیر زیادی دارند. تلویزیون می تواند تأثیر زیادی بر انتخاب یک رهبر ملی داشته باشد. رسانه ها ما را درگیر نگرانی هایی مانند مسائل حقوق مدنی و یا مثلا قحطی در آفریقا و بیماری ایدز می کنند. آنها به ما حسی عاطفی از مسائل ملی و نگرانی های جهانی می دهند، به طوری که ما به ساکنان دهکده جهانی مک لوهان تبدیل شده ایم.
شکل و محتوا در پیام های رسانه ای ارتباط تنگاتنگی دارند. همانطور که مارشال مک لوهان اشاره می کند، هر رسانه دستور زبان خاص خود را دارد و واقعیت را به روش خاص خود کدگذاری می کند. رسانه های مختلف یک رویداد را گزارش می کنند، اما برداشت ها و پیام های متفاوتی ایجاد می کنند.
هر رسانه شکل زیبایی شناختی منحصر به فردی دارد. همانطور که متوجه ریتم های دلپذیر برخی از قطعات شعر یا نثر می شویم، باید بتوانیم از فرم ها و جلوه های دلپذیر رسانه های مختلف لذت ببریم.
دیدگاههای جهانی
به منظور درک چگونگی اموزش مهارتهای رسانه ای، ذکر دو مدل بین المللی ضروری است: چارچوب سواد رسانهای و اطلاعاتی یونسکو و چارچوب صلاحیت دیجیتال اروپایی برای شهروندان. هر دوی این مفاهیم به طور گسترده در سراسر اروپا اقتباس شده اند و به شکلی در سیاست های ملی بسیاری از کشورها وجود دارند. با افزایش دیجیتالی شدن جهان، سیاست دیجیتال نیز به طور مداوم در حال تغییر است.
مهارت های رسانه های اجتماعی بخشی جدایی ناپذیر از مفهوم اطلاعات و سواد رسانه ای یونسکو است و به درجات مختلفی در برنامه های ملی برای رسانه ها و توانایی های دیجیتالی تفسیر و اجرا شده است. سواد اطلاعاتی و رسانه ای یک مفهوم پیچیده است که توسط یونسکو در سال 2007 ارائه شده است که از سه جزء تشکیل شده است:
- سواد اطلاعاتی
- سواد رسانه ای
- سواد دیجیتال
کمیسیون اروپا چارچوب صلاحیت دیجیتال اروپایی برای شهروندان را ایجاد کرده و پنج حوزه کلیدی و 21 صلاحیت را شناسایی کرده است. پنج حوزه کلیدی چارچوب عبارتند از: سواد اطلاعاتی و داده ای، ارتباطات و همکاری، ایجاد محتوای دیجیتال، ایمنی و حل مشکل. مهارتهای رسانههای اجتماعی در هر یک از این پنج حوزه نقش دارند، شاید مهمترین آنها در ارتباطات و همکاری باشد. این چارچوب توسط بسیاری از کشورهای اروپایی نیز تفسیر شده و در طرح های ملی برای یادگیری مهارت های دیجیتال پیاده سازی شده است.
ایپسوس نظرسنجی ای را از طرف گوگل انجام داده است تا نگرش عمومی مردم نسبت به اطلاعات نادرست، مشکلاتی که مردم به صورت آنلاین تجربه میکنند و راهحلها را بررسی کند. این تحقیق نشان داد که در سراسر جهان تقاضای قوی و برآورده نشده برای آموزش سواد رسانه ای وجود دارد. بیش از نیمی از افراد مورد بررسی علاقه مند به دسترسی به آموزش سواد رسانه ای آنلاین هستند و کمتر از یک سوم در هر کشوری تا به امروز چنین آموزش هایی را دریافت کرده اند. این مطالعه همچنین نیاز آشکار به آموزش را مشخص میکند، به طوری که تقریباً یک سوم اروپاییها و حداقل یک پنجم از آنهایی که خارج از اروپا هستند میگویند تشخیص اخبار واقعی و نادرست مربوط به امور جاری به صورت آنلاین برایشان دشوار است.
جدول1. مهمترین مراحل تحول مفهوم سواد
دوره تاریخی | محیط ارتباطی | مهارت های جدید | تاثیرات فرهنگی – اجتماعی |
دوره کلاسیک | ارتباط شفاهی و اشاره ای
توسعه نوشتن با حروف الفبا |
دستور زبان شفاهی و اشاره ای
مهارت های حروف الفبا |
1. سیستم سازی و حفظ دانش
2. سراغاز فلسفه و کاوش علمی |
دوره رنسانس و انقلاب اول صنعتی | توسعه چاپ، کتاب و مطبوعات | تقویت و گسترش سواد | پیشرفت در علوم تجربی |
انقلاب دوم صنعتی | ظهور رسانه های الکترونیکی:
تلفن، فیلم، رادیو و تلویزیون |
سواد سمعی و بصری | رسانه ها و جوامع مصرف کننده |
جامعه اطلاعاتی | رسانه های دیجیتال و اینترنت | سواد دیجیتال
سواد رسانه ای(در فضای همگرایی رسانه ها) |
1. جهانی شدن اطلاعات
2. انفجار دانش 3. جامعه اطلاعاتی |
سواد کلاسیک (خواندن- نوشتن- فهم) قرن ها غالب بود و با روند خواندن و نوشتن مطابقت داشت و مکتبخانه در آن نقش اساسی داشت.
سواد سمعی و بصری که به رسانه های الکترونیکی مانند فیلم و تلویزیون مربوط می شود، بر عکس و تصاویر تمرکز دارد.
سواد دیجیتال یا سواد اطلاعاتی از رایانه و رسانه های دیجیتال نشات می گیرد که ضرورت یادگیری مهارت های جدید را به وجود آورده است. این یک مفهوم بسیار جدید است و اغلب به صورت مترادف با مهارت های فنی مورد نیاز برای ابزارهای دیجیتال مدرن استفاده می شود.
سواد رسانه ای حاصل همگرایی رسانه ای است – یعنی ادغام رسانه های الکترونیکی (ارتباطات جمعی) و رسانه های دیجیتال (ارتباطات چند رسانه ای) که در مراحل پیشرفته توسعه جامعه اطلاعاتی رخ می دهد. سواد رسانه ای شامل تسلط بر اشکال قبلی سواد است: خواندن و نوشتن (از درک تا مهارت های خلاقانه)، سمعی و بصری، دیجیتال و مهارت های جدید مورد نیاز در فضای همگرایی رسانه ها.
سواد رسانه ای بخشی مهم از فرآیند پیشرفت ارتباطی بشریت است که با معرفی الفبای مکتوب کلاسیک آغاز شد و تا توسعه رسانه های الکترونیکی و اطلاعات دیجیتالی گسترش یافته است. سواد رسانه ای مفهوم سازی گسترده ای از سواد است که نه تنها خواندن و نوشتن، بلکه صحبت کردن، گوش دادن، مشاهده کردن، ایجاد و به اشتراک گذاری از طریق تمام رسانه ها را شامل می شود. آموزش سواد رسانه ای توانایی ما را برای دسترسی به اطلاعات، تجزیه و تحلیل پیام های رسانه ای، ایجاد اندیشمندانه، انعکاس تجربیات خود با رسانه ها و از طریق رسانه ها و استفاده از بسیاری از انواع رسانه ها برای رساندن صدای خود در جهان تقویت می کند.
پنج فرآیند سواد رسانه ای عبارت اند از:
- دسترسی: یادگیری استفاده، درک، یافتن اطلاعات و استفاده از متون دیجیتال، ابزارها و فناوری ها
وقتی کاربران به پیامها دسترسی پیدا میکنند، یاد میگیرند که از ابزارهای فناوری به خوبی استفاده کنند، آنچه را که میخوانند درک کنند و در منابع آنلاین جستجو کنند. کاربران نحوه پیدا کردن منابع و انتخاب و استفاده از محتوای مناسب را می دانند. آنها ابزارهای دیجیتالی را برای تکمیل هر کاری که در محیط انجام می دهند، یاد می گیرند.
- تجزیه و تحلیل: یادگیری تفسیر، تجزیه و تحلیل و ارزیابی رسانه های چاپی، تصاویر، ویدئو و فیلم، بازی های ویدئویی، اینترنت و رسانه های اجتماعی
کاربران میتوانند بسیاری از استراتژیهای سنتی سواد چاپی، از جمله راهبردهای درک و انتزاع، را به متون رسانهای در قالبهای مختلف بیاورند. کاربران میتوانند تواناییهای خود را برای تفسیر، ارزیابی و تجزیه و تحلیل رسانههای چاپی مانند کتاب و روزنامه به رسانههای تصویری مانند ویدئو و عکس، رسانههای صوتی مانند رادیو و موسیقی، و رسانههای دیجیتال مانند بازیهای ویدئویی و وبسایتها تسری دهند.
- ایجاد: یادگیری نوشتن و ایجاد پیام برای بیان ایده ها با استفاده از تولید رسانه ای و ابزار دیجیتال
- انعکاس: یادگیری برای توسعه مهارت های اجتماعی و عاطفی که به آنها کمک می کند مسئولیت اجتماعیشان را رشد دهند و آگاهی خود را از رسانه ها و فناوری افزایش دهند زیرا بر نگرش ها و رفتارهای افراد تأثیر می گذارد.
- کنش: الهام گرفتن برای اقدام و ایجاد تغییر در جهان
مهم ترین نقاط عطف اخیر در این توسعه ارتباطی و فناورانه عبارتند از: الف) ظهور رسانه های الکترونیکی (تلفن، فیلم، رادیو و تلویزیون) که راه را برای ارتباطات جمعی – از دهه 1950 – و ظهور رسانه های دیجیتال که پارادایم آن اینترنت است – از دهه 1980، هموار کرد.
ظهور رسانه های دیجیتالی که با سرعت و گستره ای که در تاریخ سابقه نداشته گسترش یافته است، در چارچوب جامعه اطلاعاتی، فضای فکری، نشانه شناختی، ارتباطی و فرهنگی جدیدی را به دنبال داشته است که تأثیرات چشمگیری بر توسعه فردی، کاری و اجتماعی داشته است.
این فضای جدید منجر به یک جهش کیفی و تا حدی جدای از سیستم های ارتباط جمعی شده است که تقریباً در تمام نیمه دوم قرن بیستم تسلط داشتند. با این وجود رسانه های جمعی حداقل هنوز به طور کامل جای خود را به رسانه های اجتماعی و دیجیتالی نداده اند. این بدان معناست که در جامعه اطلاعاتی، سیستم های ارتباط جمعی و محیط چندرسانه ای دیجیتال جدید در کنار هم وجود دارند. نباید ادامه حیات سوادی که در طول قرن ها با خواندن و نوشتن ایجاد شده است نادیده گرفته شود؛ همانطور که هنوز اساس بخش بزرگی از فعالیت های شخصی و اجتماعی، سیستم ارتباطات جمعی و سیستم ارتباطات چند رسانه ای و دیجیتال را تشکیل می دهد.
بنابراین هر یک از این مدل های ارتباطی با مدل سواد متفاوتی مطابقت دارد. هر کدام ویژگی های خاص خود را دارند و بین آنها فضاهای ارتباطی جامعه اطلاعاتی را پر می کنند. اگرچه هر دو مدل با هم وجود دارند و برخی از مهارت ها، فضاها و رسانه ها را به اشتراک می گذارند.
جدول زیر ویژگی های اصلی دو پارادایم غالب را مقایسه می کند. ارتباطات جمعی و رسانه های دیجیتال یا ارتباطات چند رسانه ای.
پارادایم ارتباطات جمعی(رسانه الکترونیکی) | پارادایم ارتباطات چند رسانه ای (رسانه های دیجیتال) |
استقلال هر شکل از رسانه | همگرایی رسانه ای |
گردش متمرکز | شبکه ارتباطی |
مصرف منفعل | مصرف تعاملی |
تولید متمرکز حرفه ای | تولید اجتماعی غیرمتمرکز |
زبان های جدا شده توسط رسانه ها | زبان های چند رسانه ای |
مصرف پخش استاتیک | پخش-مصرف موبایل |
ایجاد مخاطبان گسترده | ایجاد جوامع |
تیراژ ملی | گردش جهانی |
در ارتباطات جمعی، هر نوع رسانه عموماً مستقل است. اگرچه مواردی از وابستگی هم وجود دارد، مانند روشی که تلویزیون به تدریج فیلم را جذب کرده است. در همین حال، با جامعه چند رسانه ای، همگرایی رسانه ای به وجود امده است. این امر منجر به افزایش بسترهای ارتباطی متشکل از رسانه های مختلف شده است، به عنوان مثال رایانه ها، که می توانند تلویزیون و رادیو را نیز دریافت کنند و محتوای چندگانه، مانند مطبوعات و اینترنت. مفهوم وب2 به وضوح نشان دهنده تغییرات اساسی است که در حال حاضر در زمینه ارتباطات در حال اجراست. تغییراتی که ایجاد شده و در حال انجام است شامل فرصت هایی برای ویرایش شخصی، انتشار، دسترسی به منابع، تعامل، جستجو و غیره است. کاربران شبکه یک سیستم کامل از خدمات در یک محیط آموزنده و خلاقانه دارند: وبلاگ: و شبکههای ویدیویی، آر. اس. اس. و خدمات مرتبط، سیستمهای پادکست، منابع خبری که کاربران در طبقهبندی و گردش آنها مشارکت میکنند، موتورهای جستجوی تخصصی و سیستمهای هشدار برای اطلاعات منتشر شده در اینترنت، سیستمهای ویکی، بانکهای جدید تصویر و سمعی و بصری، شبکههای حرفهای، شبکه های اجتماعی، صفحات خانگی و دسکتاپ های شخصی سازی شده و غیره. همه این ویژگی ها به سود نوع جدیدی از تولید رسانه ای است، تولیدی که در آن شهروندان با یکدیگر همکاری می کنند تا شکل جدیدی از اطلاعات و دانش را ایجاد و توزیع کنند.
در جهان امروز کسانی که دسترسی و توانایی برای بهره مندی از این فرصت های جدید را دارند اندک اند، اما این تعداد به طور فزاینده و تصاعدی در حال افزایش است، بسیار سریعتر از زمان های دیگر در تاریخ. در همین راستا، از نظر پیر سزار ریولتلا ویژگی هایی را که رسانه های جدید به محیط ارتباطی جدید آورده اند عبارت اند از: الف) چند رسانه ای بودن در دریافت و چند شکلی بودن در تولید. ب) قابلیت حمل و اتصال – که استقلال کاربران را در ارتباط با رسانه ها ارتقاء می دهد، مصرف و استفاده از فناوری های جدید را عرضی و لایه لایه تر می کند و چندوظیفه ای را ترویج می کند.
رسانه قدیم | رسانه جدید |
چند وجهی بودن مطالب | چند وجهی بودن مطالب و ابزار |
یکجا بودن | قابل حمل بودن |
اتصال کم | اتصال بالا |
یکسان بودن مصرف | چند وجهی بودن مصرف |
تعامل کم | متعامل |
سواد رسانهای باید به این چالشهای جدید در محیط ارتباطی که نیازمند رویکردهای خلاقانه و انتقادی جدید است و نیاز به تصاحب رسانهای توسط افراد، گروهها و کل جامعه را برجسته میکند، پاسخ دهد. بنابراین در مورد نیاز به یادگیری مهارت ها و توانایی جدید برای دسترسی، استفاده، ارزیابی، تجزیه و تحلیل و ایجاد زبانها، پیام ها و رسانه های جدید تردیدی وجود ندارد. مهارت هایی که شکل های قبلی سواد و محیط رسانه های جدید را متحد می کند و آنها را در همگرایی قرار می دهد.
حوزههای سواد رسانهای
برای تعریف کامل یک مدل عملیاتی از سواد رسانه ای، بایستی حوزه هایی از توانایی ها را در نظر بگیریم که مهارت های خاصی را می طلبند. با استفاده از تعریف کمیسیون اروپا، حوزه های زیر را می توان شناسایی کرد:
دسترسی: که به فرصت های استفاده از رسانه ها اشاره دارد. باید بین الف) دسترسی فیزیکی به رسانه و محتوای رسانه و ب) توانایی – اعم از شناختی و عملی – برای استفاده صحیح از این رسانه ها تمایز قائل شد.
به این ترتیب میتوان شرایط دسترسی متفاوتی را که در بین افراد وجود دارد، در نظر گرفت، شرایط جنسی و سنی، اجتماعی و فرهنگی و جغرافیایی. تمایز می تواند همچنین بین شرایط مختلف دسترسی به رسانه های الکترونیکی(فیلم، رادیو، تلویزیون و تلفن) و رسانه های دیجیتال مانند اینترنت ایجاد شود. شرایط دسترسی با توجه به در دسترس بودن مواد و ابزارها، قوانین و مقررات اجتماعی و نهادی اعمال شده برای استفاده از رسانه ها و کم و کیف ظرفیت ها متفاوت است.
تحلیل و ارزیابی: الف) توانایی خواندن، درک و ارزیابی محتوای رسانه و ب) ظرفیت درک و آگاهی از شرایط و امکانات رسانه به عنوان ابزار. چندین حوزه فرعی برای خواندن، درک مطلب و ارزیابی وجود دارد: 1) توانایی فرد برای جست و جو، پیدا کردن و انتخاب اطلاعات متناسب با نیازهای فردی خود. 2) توانایی فردی برای ارزیابی اطلاعات مورد استفاده با توجه به پارامترهایی مانند صداقت، علایق پخش کننده و غیره. حوزه تحلیل و ارزیابی به پیچیده ترین توانایی ها و مهارت ها مانند تفکر انتقادی و استقلال شخصی اشاره دارد.
توانایی ارتباطی: مهارت هایی که به افراد اجازه می دهد پیام ها را به وسیله کدهای مختلف بسازد – و آنها را با استفاده از رسانه های مختلف موجود تولید و توزیع کند. بنابراین شامل مهارتهای خلاقیت، مهارتهای فنی، مهارتهای نشانهشناختی و مهارتهای اجتماعی است. توانایی ارتباطی سابقه نظری طولانی دارد. در اصل به توانایی گویندگان در استفاده مناسب از توانایی های زبانی خود، با توجه به گروه هدف و زمینه اشاره داشت. به عبارت دیگر، یک مهارت عمل گرایانه است. یورگن هابرماس آن را به عنوان یک مهارت عملگرایانه جهانی که امکان تعامل بین افراد را مبتنی بر قوانین فراهم میکند تعریف کرد. این مهارت به شهروندان امکان می دهد در حوزه عمومی فعالیت و مشارکت داشته باشند. دقیقاً در این معنا است که باید آن را به عنوان یک مهارت برای ارتباطات مدنی در نظر گرفت. رسانه های جدید منجر به پیشرفت های عظیمی در مهارت های ایجاد و تولید پیام شده اند و به معنای جهشی کیفی نسبت به مدل قبلی ارتباطات جمعی بوده اند. سواد رسانه ای به ویژه با این زمینه جدید مرتبط است و چارچوب جدیدی را برای توسعه مهارت های ارتباطی معرفی می کند.
زمینه ها: فضاهای فیزیکی و نهادی که در آن ها بازیگران به منظور دستیابی به یک هدف تعامل دارند. باید بین زمینه شخصی – که به فعالیت فردی یک فرد به عنوان بخشی از زندگی خصوصی و شخصی اش مربوط می شود – تمایز قائل شد. زمینه خانوادگی، در قالب روابط خانوادگی و به طور کلی در یک محیط خانوادگی. زمینه آموزشی، مربوط به فضاهای نهادی، مدارس. بستر رسانه ای، فضایی که در اثر تعامل افراد با رسانه، پیام ها و کاربردهای آن ایجاد می شود. و بافت مدنی، که در آن شهروندان فعالیت های عمومی خود را بر اساس حقوق، وظایف و مسئولیت ها انجام می دهند. هر زمینه شرایط خاصی را برای دسترسی و استفاده و گاهاً مقررات مربوط به رسانه ها تعیین می کند.
بازیگران: افراد، گروه ها، مؤسسات با جایگاه دقیق و نقشی خاص در یک زمینه معین. این بازیکنان با پارامترهای مختلفی تعریف می شوند: ماهیت شخص، نقش ها، موقعیت و شخصیت های نهادی و عملکرد اجتماعی آن ها.
صلاحیت ها: مجموعه ای از مهارت ها و توانایی ها که به بازیگران اجازه می دهد تا کار خاصی را انجام دهند. برای هر بازیگر و برای هر حوزه مهارت های خاصی وجود دارد.
فرآیندها: فعالیت هایی که به تمام عناصر قبلی مرتبط هستند.
حوزهها: حوزههای فعالیت و فرآیندهایی که در یک زمینه معین، بازیگران مختلف را با اهداف خاص گرد هم میآورند.
✍️دکتر علی کرمی
دیدگاهتان را بنویسید