ضرورت ترکیب سواد دیجیتال و سواد رسانهای برای مدیریت ردپای دیجیتال
سواد دیجیتال، توانایی استفاده، درک، مدیریت و تجزیه و تحلیل فناوری به طور ایمن، موثر و مسئولانه است. این سواد شامل استفاده از فناوری برای ارزیابی، ایجاد و ادغام اطلاعات است. اما سواد دیجیتال فقط به کامپیوتر و اینترنت محدود نمی شود بلکه شامل استفاده از هر دستگاه تکنولوژیک می شود. سواد دیجیتال شامل مهارت در استفاده از دستگاه های دیجیتال(تلفن، لپ تاپ، تبلت و …) برای دسترسی به اینترنت جهت یافتن، ایجاد، جستجو، ارزیابی و استفاده از اطلاعات از طریق پلتفرم های مختلف است. مهارت سواد دیجیتال هدایت دنیای دیجیتال ما با استفاده از خواندن، نوشتن، مهارت های فنی و تفکر انتقادی است. در حالی که کلمه سواد به تنهایی به مهارت های خواندن و نوشتن اشاره دارد اما وقتی با کلمه دیجیتال به کار رود معانی بسیار بیشتری را شامل می شود. هرچند خواندن و نوشتن هنوز هم در زمره مهارت های سواد دیجیتال قرار دارد اما با توجه به روش های جدید و همیشه در حال تغییری که ما از فناوری برای دریافت و انتقال اطلاعات استفاده می کنیم سواد دیجیتالی طیف وسیع تری از مهارت ها را در بر می گیرد. کارگروه سواد دیجیتال انجمن کتابخانه امریکا سواد دیجیتال را این گونه تعریف می کند؛ سواد دیجیتال توانایی استفاده از فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی برای یافتن، ارزیابی، ایجاد و انتقال اطلاعات است که نیازمند مهارت های شناختی و فنی در چندین حوزه است شامل؛ استفاده از تکنولوژی – پیدا کردن، استفاده و ارزیابی انتقادی اطلاعات- مدیریت داده ها و منابع رسانه ای – برقراری ارتباط، همکاری و مشارکت در محیط های آنلاین- مدیریت هویت آنلاین و همچنین امنیت شخصی و حریم خصوصی – و ایجاد محتوای آنلاین است. سواد دیجیتال فراتر از توانایی استفاده از فناوری است. این توانایی عملکرد انتقادی و موثر در یک محیط دیجیتالی پیشرفته است، خواه در زمینه زندگی اجتماعی فرد، یادگیری یا زندگی کاری. این بدان معناست که شما از فناوری به طور انتقادی، متفکرانه و مسئولانه استفاده می کنید، قابلیت انتقال مهارت های توسعه یافته در یک موقعیت به یک موقعیت دیگر را در پلتفرم ها، برنامه ها و زمینه ها تشخیص می دهید و ردپای دیجیتالی خود را مدیریت می کنید که دائمی است و تاثیرات هم مثبت و بعضا منفی ای دارد. مهم تر از همه توانایی رفتار حرفه ای و اخلاقی توام با درک فرهنگی و اجتماعی در محیط های دیجیتال است. مهارت هایی مانند انعطاف پذیری، سازگاری و یادگیری مادام العمر برای حفظ مهارت های سواد دیجیتال مرتبط در طول زمان ضروری است. در دنیای دیجیتال امروزین تقریبا هر شغلی نیاز به ارتباطات دیجیتال دارد. بنابراین تجهیز افراد به مهارت هایی برای یافتن، ارزیابی، برقراری ارتباط و اشتراک گذاری محتوای آنلاین به نحو موثر و مسئولانه کلید آینده است.
مهارت های دیجیتال نیز درجات مختلفی از پیچیدگی دارند. بر اساس تعریف اتحادیه بین المللی مخابرات مهارت های دیجیتال در امتداد زنجیره ای از پایه متوسط تا پیشرفته وجود دارند. مهارت های دیجیتال پایه شامل استفاده موثر از سخت افزار(مثلا تایپ کردن یا استفاده از فناوری صفحه نمایش لمسی)، نرم افزار(مانند ورد، سازماندهی فایل ها در لپ تاپ و مدیریت تنظیمات حریم خصوصی مثلا در ایمیل یا تلفن های همراه) و مهارت های دیجیتال متوسط شامل(تکمیل فرم آنلاین یا ایجاد محتوا، طراحی گرافیک دیجیتال و بازاریابی دیجیتال می شود) در نهایت متخصصان از مهارت های دیجیتال پیشرفته مانند برنامه نویسی کامپیوتری و مدیریت شبکه هوش مصنوعی، اینترنت اشیاء و کارآفرینی دیجیتال نیاز دارند. علاوه بر این افزایش سواد دیجیتالی فراتر از دسترسی به رایانه، تلفن هوشمند یا تبلت است. هرچند نیمی از مردم جهان هنوز آفلاین هستند اما تامین سخت افزار به تنهایی برای کسب سواد دیجیتال کافی نیست. سواد دیجیتال هم یک موضوع بین المللی و هم محلی است. کشورها و مناطق برای برآوردن نیازها و زمینه های منحصر به فرد خود به رویکردهای مناسب نیاز دارند.
اگرچه سواد رسانهای و سواد دیجیتال دو حوزه مجزا به نظر می رسند اما هر دو مفهوم در هدف پرورش توانایی افراد برای بررسی، درک، استفاده و ایجاد پیام ها یا اطلاعات رسانه ای مشترک هستند. در واقع رابطه همزیستی با فناوری ارتباطات دارند. توسعه فناوری دیجیتال یک عامل کلیدی برای ترکیب سواد رسانهای و سواد دیجیتالی است. کاربران با حجم وسیعی از اطلاعات در عصر دیجیتال مواجه هستند. دو دیدگاه متضاد در مورد رابطه سواد رسانه و سواد دیجیتال وجود دارد: از یک سو سواد دیجیتال آموزش رسانهای را زیر مجموعهای از اصول گسترده تر خود می داند و از سوی دیگر سواد رسانه ای اطلاعات را به عنوان مجموعه ای از طیف وسیع تری از نگرانیهای خود مفهوم سازی می کند. بسیاری از اندیشمندان سواد دیجیتال را به عنوان یک مفهوم چتری میدانند که سواد رسانه ای را در بر میگیرد و معتقدند که سواد رسانه ای عنصر اصلی سواد دیجیتال است و پیشنهاد میکند که پیام های رسانه ای بخشی از اصطلاح گسترده تر اطلاعات هستند.
باودن(۲۰۰۱) در حین بررسی مفهوم سواد دیجیتال و سواد رسانهای دریافت که بسیاری از نویسندگان در زمینه سواد دیجیتال ترجیح می دهند سواد رسانهای را جزئی از سواد دیجیتال ببینند. سه جنبش(سواد رسانه ای، فناوری اطلاعات و ارتباطات و سواد دیجیتال) در حال حرکت به سمت یک نقطه همگرا هستند. سواد رسانه ای رسانه ها را عنوان دریچه ای می بینند که از طریق آن می توان به جهان نگاه کرد و خود را بیان کرد در حالی که سواد دیجیتال اطلاعات را ابزاری برای عمل می داند. در واقع می توان گفت سواد دیجیتال ابزار مفید سواد رسانهای است.
به طور کلی سه دیدگاه در مورد رابطه بین سواد دیجیتال و سواد رسانه ای وجود دارد: 1- سواد رسانهای و سواد دیجیتال اساسا متفاوت هستند 2- سواد رسانهای و سواد دیجیتال یکسان نیستند اما دارای همپوشانی هایی هستند 3- سواد رسانهای تنها زیرمجموعهای از سواد دیجیتال است. سواد دیجیتال بر تجزیه و تحلیل اطلاعات تمرکز است و عمدتاً بر تحلیل متن تمرکز دارد و بر ارزش پژوهشی یافتن حقیقت در اسناد تاکید دارد و به ارزیابی انتقادی کیفیت اطلاعات مرتبط با تحقیق می پردازد اما مخاطبان اطلاعات و اثرات اطلاعات را بررسی نمیکند. در مقابل سواد سواد رسانه ای دارای ریشههای آکادمیک قوی در مطالعات رسانهای و علوم اجتماعی است و به جنبه های کلیدی پدیده های رسانه های جمعی مانند پیام های رسانه ای، صنایع رسانهای، مخاطبان رسانه و اثرات رسانه ای می پردازد. بنابراین سواد رسانه ای رویکرد های تحلیلی بیشتری را اتخاذ میکند. جدا از تحلیل متنی، تحلیل نهادی، تحلیل رسانهای و تحلیل مخاطب را نیز انجام می دهد. یافته های تجربی پایگاه وب آو ساینس[1] نشان می دهد که بین حوزه های سواد دیجیتال و سواد رسانه ای تفاوت ها بیشتر از شباهت هاست. سواد دیجیتال حوزه بسیار بزرگتری از سواد رسانهای است. از سوی دیگر سواد رسانهای دامنه وسیع تری دارد و بیشتر به ارتباطات، مسائل مرتبط با سلامت، اوقات فراغت اثرات رسانه ها و فرهنگ مربوط می شود. واضح است که این رشته ها تا حدودی همپوشانی دارند اما سواد رسانهای زیرمجموعه سواد دیجیتال نیست و سواد دیجیتال نیز زیر مجموعه سواد رسانه ای نیست. این دو رشته برخاسته از سنت های مختلف دانشگاهی هستند، دغدغه های متفاوتی دارند و نقشهای متفاوتی در فرآیند آموزش مردم و بالا بردن سطح سواد دارند. سواد دیجیتال بیشتر به ذخیره، پردازش و استفاده از اطلاعات مربوط میشود. در حالی که سواد رسانهای بیشتر به محتوای رسانه، صنعت رسانه و اثرات اجتماعی مربوط میشود. با این حال با وجود تفاوت هایشان نگرانیهای مشترک زیادی دارند. سواد دیجیتال و سواد رسانهای اهداف و جهتگیریهای آینده مشترک دارند. آن ها در مهارت های اصلی که هدفشان توسعه است همپوشانی دارند. هدف هر دوی آن ها پرورش افراد باسواد است که بتوانند در مورد استفاده از اطلاعات در عصر دیجیتال قضاوت آگاهانهای داشته باشند. در دنیای امروز نه سواد دیجیتال و نه سواد رسانهای به تنهایی برای تجهیز افراد برای مقابله با حجم عظیم پیام های رسانه ای و انبوه بسترهای اطلاعاتی کافی نیست بلکه فراخوان فوری برای ترکیب این دو زمینه برای ایجاد مجموعه ای مشترک از سواد رسانهای و اطلاعاتی مورد نیاز در فناوری جدید وجود دارد.
دکتر علی کرمی
دیدگاهتان را بنویسید